۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

به بهانه سرما، به بهانه برف، به بهانه زمستان

کسی هست واقعا این شعرُ نخونده باشه!!!! واقعا لذت بخشه

مشهورترین شعر مهدی اخوان ثالث (م. امید)

....................

زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید، نتواند

که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم

ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟

مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم

منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور

منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، برگی نیست

صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است

حریفا ! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان

نفسها ابر، دلها خسته و غمگین

درختان اسکلتهای بلور آجین

زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهر و ماه

زمستان است.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی صفی

اعتیاد

چند وقتیه معتاد شدم ...اعتیاد سخته. بسوزه پدر اعتیاد
یادمه یه بار کتابی میخوندم از یکی از آیت الله های معروف .. نوشته بودند که اعتیاد یکی از بزرگ ترین موهبت های خداوند است.
بله درست خوندید "اعتیاد یکی از بزرگ ترین موهبت های خداوند است."
برام جالب بود..جا خوردم اولش..تا اسم اعتیاد میاد قاعدتا همه یاد چیزای منفی میفتیم..ولی منظورشون این بود که عادت خیلی وقت ها خوب است. مثال جالبی که می زدن صحبت کردن و قدرت تکلم و ادای واژه ها بود که با تمرین وعادت بدست می آید و خیلی اتفاقات دیگر...نگاه جالبی به سوژه اعتیاد داشتن
ولی جنس اعتیاد من فرق داره 
من معتاد شدم که هر روز چن بار بیام و وبلاگمو چک کنم ببینم کسی کامنتی، نظری، لایکی نداشته یا نه..نخندین ..اینم یه جور اعتیاده..آخه من نه پستی میزارم نه کاری میکنم..یکی نیست بگه مرد مومن 3 تا پست گذاشتی روزی ده بار چِکِش میکنی...حالا دیدین منم معتادم..به زودی میرم کمپ..به قول این مجریا مواظب خودتون و مهربونیاتون باشین.

یه شعری امروز خوندم که برای شما و برای خودم به یادگار می نگارم.

گفتم بدوم تا تو همه فاصله ها را
                              تا زودتر از واقعه گویم گله ها را
چون آینه پیش تو نشستم که ببینی
                              در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را
پر نقش تر از فرشِ دلم بافته ای نیست
                              از بس که گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخیِ "نه" گفتنمان را که شنیدیم
                              وقت است بنوشیم از این پس "بله" ها را
بگذار ببینیم بر این جغد نشسته
                              یکبار دگر پر زدن چلچله ها را
یک بار هم ای عشقِ من، از عقل میندیش
                              بگذار که دل حل بکند مسئله ها را
 
محمد علی بهمنی
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
علی صفی